درمان اعتیاد و نقش درمانهای موثر روانشناختی در پیشگیری از بازگشت
انسانها هزاران سال است که برای تسکین درد،درمان بیماریها وکاهش رنج حاصل از مشکلات و بیماریهای جسمی و روحی از داروها استفاده میکنند.
به واسطه کشف مواد مخدر و دسترسی به آن کم کم بسیاری از افراد از آنها به جای داروها، برای تسکین مشکلات جسمی و روحی و کسب انرژی برای بهبود خلق و کاستن ناراحتیهای روانی ،رفع مشکلات جنسی،کاهش فشار افسردگی و اضطراب،کسب روحیه شرکت در جمع و ….استفاده کردند،به نظر شکسپیر(مردم برای درد و رنج های زندگی همواره در جستجوی تریاقهایی دلنشین برای عالم بی خبری بوده اند).نظریه های مختلفی در زمینه مصرف و سوئ مصرفها وجود دارد که هنوز جای ابهام و شک در آنها باقیمانده مثلا نیکوتین اعتیاد آور است ولی ما از معتاد نامیدن یک فرد سیگاری پرهیز میکنیم،خیلی از افراد در طول عمر خود به کرات مصرف مواد مخدر یا الکل داشته اند اما هیچ گاه به آن اعتیاد پیدا نکرده اند.
سوئ مصرف مواد مشکل جدی حوزه سلامت همه کشورهای دنیاست و عوارض هیجانی آن بر زندگی فرد مصرف کننده و خانواده های آنها غیر قابل اندازه گیری است،حال در قدم اول به دنبال تعریف درست و کاملی از سوئ مصرف مواد هستیم.اینکه چگونه یک جامعه مصرف مواد بخصوصی را می نگرد تاثیر مهمی دارد بر اینکه اعتیاد یا وابستگی را تعریف نماییم مثلا در قدیم مصرف تریاک در جوامع مختلف به طور وسیع وجود داشته و مشکل عمده ای تلقی نمی شده و اصطلاح اعتیاد به آن نمی داده اند اما با گذشت زمان که اثرات منفی مصرف مواد مخدر بر روح و روان و جسم فرد،معضلات اجتماعی وابسته به آن،آسیب پذیری شدید خانواده از اعتیاد،مشکلات قانونی و جرم و جنایات ناشی از آن پررنگ تر شد و جوامع با مشکلات عدیده ای در این زمینه مواجه شدند به صورت یک مبحث اساسی درمانی،فرهنگی و اجتماعی درآمد.
آنچه در تحول مفهوم اعتیاد اهمیت دارد نقش اختیار یا اراده فرد معتاد و مسؤلیت شخصی است.به طور سنتی برای اینکه تعیین شود آیا کسی به ماده ای معتاد است وجود نشانگان ترک جسمانی ضروری بوده است اما بر اساس ملاکهای DSM-IVمجموعه ای از نشانه ها یا تظاهرات رفتاری مورد تاکید قرار میگیرند که آشکارا به پریشانی یا ناتوانی دلالت دارند:
۱)فقدان کنترل بر مصرف ماده
۲)اختلال در عملکرد روزمره و مصرف مستمر ماده به رغم پیامدهای نامطلوب
۳)سازگاری جسمی یا هیجانی با ماده مثلا هنگام ایجاد تحمل یا نشانگان ترک
شاید افراد زیادی در اطراف ما باشند که به روشهای مختلفی اقدام به ترک مواد کرده باشند اما مجددا لغزش و عود و بازگشت به اعتیاد داشته باشند و همین مسئله رسیدگی همه جانبه به بیماری اعتیاد را خاطر نشان میسازد.مصرف منظم مواد مخدر از جمله تریاک،شیره،هروئین،کراک،شیشه با اسامی تجاری مختلف (مثل آیس،یخ،اسپید،گچ،مت)ماری جوانا،حشیش،بنگ،گراس و غیره وقتی به صورت دائمی استفاده میشوند به مرور زمان فرد نیاز به مصرف میزان بیشتری از ماده مخدر را دارد تا بتواند همان نشئگی سابق را بدست آورد که به این پدیده تحمل میگویند به مرور وابستگی جسمی و روحی بیمار افزایش یافته و فرد بالاجبار میزان مصرف،دفعات مصرف مواد را افزایش داده که به موازات آن تخریب ظاهری و جسمی و روانی وی،افت شدید فردی و خانوادگی ،کارکردی و شغلی و اجتماعی وی به چشم آمده و باعث نارضایتی فزاینده اطرافیان و بالاخره خود فرد معتاد میشود.
نظریه پردازان الگوهای شخصیت و روانشناختی اعتقاد دارند که افراد معتاد دارای ضعفهای شخصیتی هستند که آنها را نسبت به مصرف کردن مواد و معتاد شدن به آنها آسیب پذیر میکند مثلا اختلال شخصیت ضد اجتماعی در بین مردان معتاد شایع ترین اختلال روانپزشکی همایند هستند یا دیدگاههای روان پویشی مصرف دارو را وسیله ای برای جبران عملکرد معیوب خود میدانند،الگوهای تقویت مثبت بر آثار لذت بخش و وجدآور مخدرها تاکید میکنند و اعلام میدارند این آثار بسیار تقویت کننده،علت اصلی مصرف مواد مخدر هستند و هر کدام طبق دیدگاه خود روشی برای درمان ارائه داده اند،اما هدف اصلی در همه ی درمانها پیشگیری از برگشت مجدد به ماده مخدر عنوان شده است.
در کشور ما ایران با توجه به سابقه طولانی مصرف مواد مخدر سنتی و صنعتی این برنامه ریزی برای درمان وجود دارد که با استفاده از روشهای مختلفی از جمله ROD،UROD،سم زدایی،mmt،bmt،opt،روشهای بدون مصرف دارو مثل معتادان گمنام و NA،کنگره ۶۰ بتوانند به فرد بیمار و خانواده آنها برای درمان بدون بازگشت یاری رسانند اما در کنار همه ی روشهای فوق ویزیت روانپزشک و مراجعه به روانشناس با تجربه بسیار مهم و ضروری میباشد تا اختلالات روحی بیمار نظیر اضطراب،افسردگی،پارانویا،شخصیت مرزی،وسواس فکری و عملی و….تحت درمان اصولی قرار گرفته و با رسیدگی روانشناس و شناسایی مهارتهای لازم و آموزش آنها به بیمار و تغییر باورها و ارزشهای اشتباه وی ،در مسیر تعالی و اقدام به درمان موفق و عدم بازگشت به مواد مخدر کمک شود.
آموزش مهارتهای از جمله نه گفتن،مهارت تصمیم گیری و حل مساله و ارتباط موثر انگیزه بیمار را برای ماندن در پرهیز از مواد را تقویت کرده به نوعی فرد برای مقابله با نوسانات روحی و رفتارهای آسیب زا تجهیز میشود.
پس در کنار رسالت آموزش و نشر آگاهی در مورد مواد مخدر و آسیبهای ناشی از مصرف آن در همه ابعاد جامعه،آموزش مهرتهای زندگی نیز بر همگان واجب است.
به عنوان مثال در درمان CBT که مبتنی بر درمانهای شناختی میباشد مداخلات موثری در زمینه شناخت الگوهای مشکل ساز تفکر،به چالش کشیدن تفکر معیوب،چهارچوب بندی مجدد شناختی لغزشها،شناسایی محرک ها و موقعیت های پرخطر ،افزایش مهارتها برای مقابله موثر با شرایط اجتناب ناپذیر و موقعیتهای پرمخاطره ،ساز و کارهای غیر مستقیم مثل تغییر افکار و رفتار،یافتن راههای دیگری برای آرامش و احساس خوب داشتن،آموزش مهارت حل مسئله و تعیین هدف انجام میشود که میتواند تاثیر بسیار شگرف و ماندگاری در بهبودی مثبت بیمار و عدم بازگشت به مواد مخدر داشته باشد.
در آخر یاد آور میگردم با انتخاب مراکز روانشناختی با تجربه و مسؤل میتوانم گام بلندتر و مطمئن تری در درمان اعتیاد و کمک به بیار در حال ترک اعتیاد نماییم.
[با آرزوی دنیای بدون اعتیادش با تشکر ویژه از اساتید مهربان ،آگاه و دلسوز مرکز مشاوره روانشناختی توحید جناب آقای دکتر کشاورز،جناب آقای دکتر میرزایی،جناب آقای دکتر عبداللهی- نسیم امیری کارشناس روانشناس]
*منابع خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک
*آسیب شناسی روانی جلد دوم تالیف دیویدروزنهان ترجمه یحیی سید محمدی
*راهبرد نوین درمان شناختی رفتاری(CBT)تالیف دارشون و سابین ویلهلم ترجمه دکتر سیمین جعفری