انحراف جنسی در کودکان!!
در مقام والدینی که قصد تربیت و حفظ کودک خود را در برابر انحرافات جنسی آنها دارند، چه اطلاعاتی را کسب کردهاید؟ بخصوص این روزها که شاهد محرکهای گوناگون و فراوانی در محیط زندگی کودکان هستیم؟ این محرکها میتواند موجب تسریع رشد جنسی و افزایش تمایلات آنان شود؛ تمایلاتی که احتمال دارد تا مدتها از نظر پدر و مادر مخفی بماند و نبود کنترل و توجه والدین به اعمال و امیال جنسی کودک نیز موجب شود او برای ارضای میل خود به دنبال محرکهای جدید و متنوعتر برود. اگر کودکی در خانواده دارید، مطالعۀ این نوشتار را به شما توصیه میکنیم.
محرکهای پیرامونی میتواند در قالب اشتیاق به تماشای فیلمهای عاشقانه ماهوارهای، عادات نامناسب، پنهانی گوش کردن به گفتگوهای جنسی و کنجکاوی در دیدن روابط والدین، یادگیری شوخیهای غیراخلاقی و تکه کلامهای نامناسب از بزرگترها و اصرار در هم اتاق شدن با پدر و مادر ظاهر شود و گاهی نیز میتواند کودک را ناسازگار، پرخاشگر، عصیانگر یا ناآرام کند. این رفتارهای خارج از کنترل معمولا از کودکستان تا دبستان شایعتر بوده و امروزه یکی از دغدغههای اصلی والدین است.
در این میان خانوادههایی هم هستند که چون تربیت کودکشان تحت کنترل و بر اساس ضوابط و موازین اخلاقی تربیت شده است، نگران آنند که وقتی فرزندشان را به مهد یا مدرسه میفرستند با چه کودکانی همصحبت میشود و حرفهایشان در چه قالبی است و این گفتگوها تا چه حد میتواند بر اعمال و خلقیات کودک تاثیر سوء گذارد.
حال پرسش اینجاست کودکانی که قسمت اعظم گفتگوهایشان در مورد مسایل جنسی، شرح فیلمهای عاشقانه و شوخیها و اعمال تحریک آمیزغیراخلاقی است، آیا دچار نوعی ناهنجاری یا انحراف جنسیاند یا شیوه تربیت غلطی داشتهاند یا این کنجکاویها در رده سنی آنان امری عادی محسوب میشود؟
کودکان را دریابید
حجت الاسلام نصیر عابدینی روانشناس بالینی در این باره میگوید: از دیدگاه دینی و روانشناسی کودک تا قبل از سن تکلیف نه دچار گناه میشود و نه منحرف جنسی نامیده میشود. چرا که هنوز نظام اخلاقی کودک شکل نگرفته و ناهنجاری اخلاقی و دینی در او معنایی ندارد، ولی میتوان گفت کودک دچار نوعی ناهنجاری رفتاری شده و نیاز به مشاوره یا حتی روان درمانی دارد. او با اشاره به اینکه شیوه تربیتی غلط والدین یکی از ملاکهای ایجاد این نوع مشکلات در کودک است، میگوید، محیط غیر تربیتی اجتماع نیز میتواند از عوامل اصلی تشدید این نوع تحریکات باشد.
عابدینی با اشاره به اینکه کنجکاویهای جنسی پسر و دختر از سنین ۲ یا ۳ سالگی شروع میشود و صد در صد طبیعی است میافزاید، کودکان از سنین ۳ تا ۷ سالگی کنجکاوند تا تمام قسمتهای بدن خود را لمس و شناسایی کنند و یکی از این قسمتها نواحی تناسلی است و به دلیل انکه متوجه تفاوتهایی در آناتومی دو جنس میشوند به دنبال جواب بوده و مشتاق مشاهده قسمتهای مختلف بدن خود، والدین، همسالان یا احتمالا بازیگران و ورزشکاران فیلمهای غیر اخلاقی هستند. از طرفی به سبب آنکه در کودکان از این سنین به بعد به مرور هورمونهای جنسی ترشح میشود، تمایلات آنان بیشتر شده و اگر تحت کنترل و توجه والدین نباشند یا در محیط نامناسب پرورش یابند عادات نامناسب جنسی و خلقیات ناشایست در کودک بروز خواهد کرد.
به گفته این روانشناس دخترها از ۵ سالگی تا اواخر دوران دبستان (۱۲ تا ۱۳ سالگی) تمایلات غریزی مادری و عاطفی در آنها شکل میگیرد و به دلیل آنکه زودتر از پسرها بالغ میشوند اظهار عشق و علاقه و دلبستگی آنها به جنس مخالف با تشدید محرکهای محیطی به اوج خود میرسد و حتی احتمال گرایش و وابستگیهای شدید عاطفی به جنس موافق و بحث و گفتگوهای عاطفی در این باب در آنها زیاد میشود. در پسرها نیز از ۳ تا ۷ سالگی بخصوص در سنین ۵ تا ۶ سالگی به بعد به دلیل بروز تغییرات فیزیکی در بدنشان به طور ناخواسته لذتهای جنسی را تجربه کرده و این امر نیز در اثر تحریکات محیطی شدت میگیرد. به گفته عابدینی، روابط آزادانه در ارتباطات خانوادگی، بازیها و تصاویر انیمیشنی غیر اخلاقی، برنامههای محرک ماهوارهای، بلوتوثهای ناشایست دریافتی و مشاهده روابط بیقید و شرط دختر و پسر از مهمترین محرکهای محیطی محسوب میشود. عابدینی با تاکید به اینکه اضطراب در کودکان دبستانی نیز میتواند یکی از عوامل توجه آنها به مسایل، عادات یا گفتگوهای جنسی باشد میگوید، کودک پرتنش همیشه در پی راهی است که بتواند اضطراب خود را با آن تخلیه یا پایین آورد. به گفته این روانشناس اضطراب در اثر خلاء عاطفی، تنشهای روحی و روابط نابسامان والدین یا عدم حضور پدر و مادر به دلیل مشغلههای کاری در کودک ایجاد میشود و میتواند پیش زمینه ناهنجاری جنسی یا حتی بلوغ زودرس شده و در دخترها به سبب تمایلات عاطفی در مقایسه با پسرها قوت و شدت بیشتری دارد.
جاذبه پدر و مادر کودک را میرباید
با توجه به اینکه جاذبه و کشش شنیدن و فهمیدن مسایل جنسی آن هم برای کودک کنجکاو، خود عاملی برای ترغیب او به سمت و سوی گویندگان این نوع مسایل و الگوگیری از آنان است، رابطه غنی عاطفی پدر و مادر با کودک میتواند سبب دلبستگی و گرایش فرزند به والدین شود. این را عابدینی میگوید و اضافه میکند، اگر چه روابط خارج از خانه فراتر از کنترل والدین است، اما هر چه پدر و مادر با نرمش و ملایمت نیازهای عاطفی و روانی کودک را تامین کنند و خلقیات آنان جذابتر و پرکششتر از همسالان کودک باشد، فرزند به جای تقلید از همسالان یا همکلاسیها، پدر و مادر را الگوی خود قرار داده و موفقتر و فرمانبردارتر خواهد بود.
وی خاطر نشان میکند والدین باید با فرزندان همچون دوستانی صمیمی رفتار کرده و آنها را در تفریحات سالم همراهی کنند، با آنها ورزش و بازی کنند، به کوه، سینما و پارک روند، به کودک اجازه مصاحبه تلفنی با دوستان دهند و آنها را در دیدار با دوستان یا شرکت در جشن تولدهای غیرآسیب زای همسالان همراهی کنند و به کودک فرصت دهند تا مسایل و موضوعات مدرسه یا مهد را برایشان تعریف کند. عابدینی با اشاره به اینکه کودک در دوره مهد و دبستان قابلیت درک و فهم نصیحت را دارد، میگوید بهتر است در یک جمله تا ۱۰ کلمه (در حد حوصله کودک) توصیه یا خواسته خود را به کودک انتقال دهید.
او اظهار میکند قصه درمانی و بازی درمانی از جمله روشهایی است که میتوان کودک را در حد فهم و درکش تا حدودی از انجام یا تقلید رفتارهای نادرست و به کار بردن تکه کلامهای غیر اخلاقی برحذر داشت گاهی نیز میتوان به کودک سئوال و جواب آموخت که در مواجهه با رفتار یا گفتههای غیر اخلاقی و نامناسب همسالان، آمادگی مقابله و نه گفتن داشته باشد و به نوعی حاضر جواب شود و بداند که در مقابل چه گفتهای چه پاسخی دهد. به گفته عابدینی رفتار بد، خشونت آمیز و بیاعتنایی به موازین اخلاقی خیلی زود در سیمای روحی کودک ظاهر میشود و تصورات و تمایلات متعددی را در او تقویت میکند.
وقتی کودک به مسایل جنسی پی میبرد
اما اگر کودک متوجه برخی روابط، اعمال و گفتههای جنسی شد و یا از تکه کلامهای نادرست و غیر اخلاقی یا شوخیهای جنسی استفاده کرد واکنش پدر و مادر چگونه باید باشد؟ عابدینی با اشاره به آنکه نباید به بیداری جنسی کودک بیاعتنایی کرد و از طرفی نباید در برابر آن عکس العمل شدید نشان داد و با تهدید دایما او را سرزنش کرد، میگوید والدین باید سطح دانستههای کودک را با چند سوال و جواب ساده مورد سنجش قرار داده و بر اساس میزان اطلاعات او و نه بیشتر افکار او را مدیریت کرده و پاسخ روشنی به او دهند و از دروغ و کتمان موضوع و محدود کردن بیقید و شرط کودک در دانستن پارهای مسایل جنسی غیرآسیب زا اجتناب کنند، چرا که محدودیت بیش از حد، سبب کنجکاوی و تحریک بیشتر کودک برای دانستن و پرسیدن این موضوعات از طریق همسالان ناآگاه میشود که نتیجه آن اضطراب، درگیری و اشتغال ذهنی، افکار نابسامان، افت تحصیلی، عادات نامناسب و بلوغ زودرس است.
این روانشناس در خصوص کودکی که از تکه کلامهای زشت یا شوخیهای جنسی استفاده میکند میگوید بهترین راهکار آن است که یکی دوبار اول به حرفهای غیراخلاقی او بیاعتنایی کرد و در صورت ادامه دار شدن از شیوه محروم سازی استفاده شود یعنی او را برای مدت معینی از بازی، دوستان یا غذای مورد علاقهاش محروم کنید.
عابدینی تاکید میکند بیمبالاتی والدین در روابط زناشویی در برابر دید کودک نقطه آغاز تخیلات و صحنههای خیالپردازی شده غیرواقع گرایانهای از جانب کودک است که با عالم واقع در تضاد بوده و میتواند روی روان کودک تاثیر سوء گذاشته و ذهن کودک را مدام درگیر تخیلات و تمایلات جنسی کند و به حال و آینده او لطمه وارد سازد. بنابراین خانوادهها باید خیلی مراقبت کنند که رفتار نادرستی از خود نشان ندهند.